Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فردا»
2024-04-28@22:11:59 GMT

رُمانی که «قزوه» از را روی لج و لجبازی نوشت!

تاریخ انتشار: ۲۶ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۰۶۰۸۱۹

نویسنده رمان «برادر انگلستان» گفت: گاهی از روی لجاجت کاری خلق کرده‌ام و قصه برخی از اشعارم این‌طور بوده و این رمان هم مانند این است و می‌خواستم خودم را امتحان کنم ببینم می‌توانم بنویسم یا خیر و از روی لج و لجبازی آن را نوشتم.

خبرگزاری فارس: آیین رونمایی از رمان «برادر انگلستان» اثر علیرضا قزوه عصر روز گذشته در خبرگزاری فارس برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


قزوه از پس کار برآمده است

یوسف قوجق در بخش دیگر یاز این مراسم گفت: هر کسی که واژه را بشناسد و به آن تسلط داشته باشد می‌تتوند با شناخت مبانی نوشتن، دست به خلق بزند. در این مجالی که رمان به دستم رسید، به نظرم رسید که خوب است در رابطه با شعر و داستان سخنی بگویم.

وی افزود: داستان به مفهوم امروزی در بخش‌هایی از جهان بیشتر مورد اقبال است، اما شعر درنقاطی مانند ترکمنستان بیشتر از رمان مورد توجه قرار می‌گیرد. شعر همواره پایاپای حوادث پیش رفته، اما داستان به خاطر نوع و نحوه خلق آن، با کمی تأخیر به حوادث پرداخته است. داستان و شعر مشترکات بنیادی فراوانی با هم دارند و در جامعه ما افرادی بوده‌اند که در هر دو عرصه موفق بوده‌اند.

قوجق در پایان گفت: ورود قزوه در این عرصه اتفاق قابل توجهی است و با توجه به میزانی که از این رمان خواندم، به نظرم رسید که توانسته است از پس کار برآید. نثر و همچنین خوشخوان بودن آن، توجه من را به خود جلب کرده است.

«برادر انگلستان» 24مرتبه بازنویسی شد

کمال شفیعی با اشاره به جنسیت این کتاب گفت: اشعار علیرضا قزوه پسرهای او هستند و این کتاب در میان دیگر کتابهایش به خاطر جنس متفاوتش دختر است. این رمان 24 مرتبه بازنویسی شد و نسبتاً هر مرتبه تغییرات آن را شنیده‌ام و حس و حال آن را می‌دانم.

وی افزود: فرهنگ زورخانه فرهنگ پهلوانی و گستره فرهنگ‌های یکه ارائه می‌کند و جذابیت‌هایی که ایجاد کرده، همه ازنکات برجسته رمان است. هر چند اگر نویسنده در رمان بعدی دست به همین سوژه بزند، در واقع دست به تکرار خودش زده است.

قزوه در دوران اوج شاعری به داستان‌نویسی رجوع کرده است

محمد علیپور در حاشیه این مراسم گفت: بین شاعران و نویسندگان هم‌نسل من، علیرضا قزوه نه تنها در نسل خود بلکه در بخشی از نسل قبل از خود هم جریان‌ساز بوده و به عبارتی نسل‌پرور بوده است. او بخشی از ظرفیت‌های شعر کشور در دهه 70 را به جامعه معرفی کرد. قزوه برخلاف برخی شاعران شکست‌خورده که در دوران افول به داستان رجوع می‌کنند، در زمان اوج به داستان‌نویسی رجوع کرده است.

سوالی از آقای قزوه

مجید سعدآبادی در این مراسم گفت: همیشه فکر می‌کنم داستان‌نویسی برای یک شاعر کار سختی است، ولی وقتی بخش‌هایی از این کتاب را شنیدم، دیدم که آقای قزوه توانسته رمان بنویسد. سؤالی که وجود دارد این است که آیا آقای قزوه نتوانسته حرف‌های دلش را در شعر بزند و نیاز داشته که داستان‌ بنویسد و یا حس کرده خلأیی وجود دارد و باید وارد میدان شود؟

قزوه نشان داده ابزار داستان‌نویسی را می‌شناسد

محسن مؤمنی شریف رئیس حوزه هنری در این مراسم گفت: قزوه جایگاه ممتازی در شعر معاصر به خصوص شعر انقلاب دارد و این شخصیت باسابقه شعری اکنون وارد فضای داستان شده که اثرش واقعاً فراتر از تصور بوده است.

وی افزود: قزوه در اولین ورودش کار بسیار خوبی را ارائه کرده و نثر روان و شاعرانه، ویژگی این اثر است و به خاطر فضایی که کتاب دارد، نثر شاعرانه به خوبی از کار درآمده است. در اولین کار، او نشان داده ابزار داستان نویسی را می‌شناسد و از آنها استفاده کرده است.

نتوانسته‌ام سایه شعر را از سر «برادر انگلستان» کم کنم

علیرضا قزوه در پایان این مراسم ضمن تشکر از شرکت‌کنندگان و برگزارکنندگان این مراسم گفت: من در سال‌های دهه 60 مسئولیت ادبی مجله‌ای را داشتم که مجبور بودم نثر ادبی و داستان کوتاه بنویسم. همچنین مجموعه داستان «درحاشیه شط» نیز توسط انتشارات سوره مهر در همان سال‌ها منتشر شده است.

وی افزود: علاوه بر این چندین سفرنامه مانند سفرنامه حج، سفرنامه قونیه نیز نوشته‌ام که مورد استقبال قرار گرفته و دو سفرنامه هم دارم که از مظلوم‌ترین آثار من است. یکی سفرنامه سوریه و دیگری سفرنامه هند است، همچنین یک سفرنامه هم دارم که آن را برای مخاطب 500 سال آینده نوشته‌ام که البته هنوز منتشر نشده، اما تصمیم گرفتم اندکی تغییرات با رویکرد انتظار در آن ایجاد کنم و هنوز بازنویسی آن را شروع نکرده‌ام.

قزوه گفت: این رمان اتفاقات گذشته من در بازار تهران و سمنان را روایت می‌کند و بخشی نیز از آنجا که این کتاب رمان است، تخیل خواهد بود. رمان دیگری هم در دست نگارش دارم که تکلیف آن را این رمان روشن می‌کند.

شاعر شعر مشهور «مولا ویلا نداشت»، گفت: در فضای شعری نیز من تنوع‌طلب هستم و سراغ قالب‌هایی رفتم که نسل من فراموش کردند،‌ ترکیب‌بند یکی از قالب‌هایی است که سراغ آن رفته‌ام. این کار به نسل بعد از من جرأت داد که سراغ این قالب بروند.

وی اضافه کرد: دنیایی که این رمان دارد با شعر متفاوت است، رمان دنیای تفصیل است و با دنیای شعر که دنیای اجمال است و این تغییر دنیا برای شاعر دشوار است. البته نتوانسته‌ام سایه شعر را از سر «برادر انگلستان» کم کنم. من از راهمایی افراد مختلفی برای این رمان استفاده کرده‌ام، بخشی را برای مرحوم زنوزی جلالی خواندم که بسیار استقبال کرد یا بخشی را برای آقای علومی خواندم که اشک در چشمانش حلقه زد و من را تشویق کرد. همچنین از حضور آقای محمدکاظم مزینانی نیز استفاده کردم.

قزوه گفت: واقعاً حین نگارش این رمان متوجه شدم جهان رمان چقدر سخت است و اگر محمدکاظم مزینانی کمکم نمی‌کرد، در آن گیر کرده بودم. فضای شعر را رها نخواهم کرد و در تمام قالب‌ها هم کار خواهم کرد.

«برادر انگلستان» را روی لج و لجبازی نوشتم

مدیر مرکز آفریش‌های ادبی حوزه هنری گفت: گاهی از روی لجاجت کاری خلق کرده‌ام و قصه برخی از اشعارم این‌طور بوده و این رمان هم مانند این است و می‌خواستم خودم را امتحان کنم ببینم می‌توانم بنویسم یا خیر و از روی لج و لجبازی آن را نوشتم.

قزوه در پایان گفت: در فضای ادبیات انقلاب مخصوصاً شعر بسیار رشد کرده‌ایم اما تا قله راه بسیار داریم و این گمان را به قدر یک تفنن از من قبول کنید.

منبع: فردا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۰۶۰۸۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سیمینی که دانشور بود

سیمینِ دانشور و جلال آلِ احمد زوجی بی‌نظیر بودند و به هم می‌برازیدند! سیمین نویسندهٔ جریان‌سازی نبود اما آثارش صاحب‌سبک و منحصربه‌فرد است. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، زنده‌یاد سیمین دانشور را می‌توان پرچمدار داستان‌نویسی مدرن زنان معرفی کرد. هرچند نام دانشور در کنار جلال همواره و همیشه به یاد می‌آید، اما او هیچ‌گاه زیر سایه نام زنده‌یاد آل احمد قرار نگرفت. او به زنان ایران جرأت نوشتن داد؛ امری که بیشتر در گذشته در انحصار مردان بود و کم‌کم در دهه‌های گذشته شاهد تغییر بوده است.

هشتم اردیبهشت‌ماه سالروز زنی است که دنیای داستان‌نویسی زنان ایران را وارد مرحله جدیدی کرد؛ مرحله‌ای که پس از او نام‌هایی در یادها مانده و می‌ماند که ادبیات معاصر بخشی بزرگی از هویت خود را مرهون قلم آنهاست؛ از فریبا وفی و زویا پیرزاد گرفته تا شهرنوش پارسی‌‌پور و دیگران. سالروز میلاد او بهانه‌ای شده است تا برخی از اهالی فکر و فرهنگ یادی کنند از خالق «سووشون». احمدرضا بهرام‌پور، پژوهشگر و منتقد ادبی، در بخش‌هایی از یادداشتی که به همین مناسبت نوشته، آورده است:

سیمینِ دانشور و جلالِ آلِ‌احمد نیز زوجی بی‌نظیر بودند و به هم می‌برازیدند! آل‌احمد متفکّر و نویسندهٔ همه‌ فن‌ حریفی بود. او چهرهٔ جریان‌سازی بود و دریچه‌ای که به‌خصوص از منظرِ گفتمانِ فرهنگی به روی داستان‌نویسان گشود با همهٔ اما‌و‌اگرهایش هم‌چنان پیروانی دارد. مؤلفه‌های نثر پرتکاپوی او که مهم‌ترین دستاوردِ نویسندگی‌اش بود، در نویسندگان پس‌ از او تکثیر شده‌است. دانشور زمانی با آل‌احمد آشنا‌ شد که هرکدام‌شان تجربه‌هایی را در عالم نویسندگی از سرگذرانده‌ بودند. او نیز مانندِ جلال، هم در محافلِ روشنفکری (به‌ویژه «کانون نویسندگانِ ایران») فعّال بود و هم آثاری در زمینه‌های داستان‌نویسی، ترجمه و زیباشناسی در کارنامه‌اش دارد.

زنی با عطری از گل‌های نارنج

در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: سیمین نویسندهٔ جریان‌سازی نبود اما آثارش صاحب‌سبک و منحصربه‌فرد است. این دو، به‌رغمِ آن‌که در پاره‌ای مسائل و مباحث چندان هم‌رأی‌ نبودند، اما «کُفوِ» هم بودند و به‌رغم اتفاق‌هایی که ممکن بود به جدایی‌شان بینجامد، عمری در کنارِ هم عاشقانه زیستند.

نامه‌هایی که جلال و سیمین به‌ هم‌ نوشتند در چند جلد منتشر شده و حاکی از این دلدادگی‌ها است. سیمین نه دنباله‌روِ جلال و جار و جنجال‌هایش بود و نه در برابرِ او قرار می‌گرفت؛ او همواره درکنارِ جلال می‌ایستاد، البته با حفظِ حریمِ شخصی‌ و مراقبت از استقلالِ فکری و ادبی‌ِ خویش. و جلال حضورِ مستقیم و غیرِ مستقیم و نمادین در آثارِ او نیز دارد. یوسفِ مبارزِ سووشون و سرِ پرشوری که دارد، غرب‌ستیزی‌های جلال را به‌یادمی‌آورَد. در جزیرهٔ سرگردانی نیز شخصیتِ واقعی و تاریخیِ آلِ‌احمد در بخش‌هایی از داستان حضور دارد.

 

همچنین قرار است به مناسبت سالگرد تولد زنده‌یاد دانشور و سالگرد ازدواج سیمین و جلال مراسمی فردا، 9 اردیبهشت‌ماه ساعت 14:30 در خانه-موزه جلال آل احمد واقع در تجریش، دزاشیب، خیابان شهید رمضانی، کوچه سیمین دانشور، کوچه پسندیده، بن‌بست ارض، پلاک 1 برگزار شود.

انتهای پیام/

 

دیگر خبرها

  • داستان‌های ادامه‌دار ستاره عراقی؛ علی عدنان از ایران رفت!
  • «مگره و مردان محترم» در کتابفروشی‌ها دیده شدند
  • سفر به برزیل با تور آژانس سفرنامه در بهار و تابستان ۱۴۰۳
  • داستان شفافیت (۲)؛ بیم و امید یازدهمین مجلس برای شفاف شدن
  • هشدار معنادار رشیدی کوچی درباره خطاهای استراتژیک و لجبازی عده ای خاص با مردم /دلم می سوزد...
  • فراخوان جایزه داستان و بازآفرینی منتشر شد
  • داستان شفافیت؛ قسمت اول
  • سیمینی که دانشور بود
  • برگزاری جشن تولد برای مجموعه کتاب‌های پیامبران اولوالعزم در نمایشگاه کتاب
  • شاعران ۵ کشور برای عملیات وعده صادق شعر سرودند